متن خارج فقه آیة الله حاج شیخ جواد مروی - القول فی کیفیة الإحرام، مطلب دوم: هویت و کیفیت احرام
بسم الله الرحمن الرحیم [1]
مطلب دوم: هویت و کیفیت احرام
مرحوم امام در تحریر الوسیله میفرمایند: الواجبات وقت الإحرام ثلاثة، الأول القصد لابمعنی قصد الإحرام بل بمعنی قصد أحد النسُک.
ابتدا باید بررسی کنیم حقیقت شرعی احرام چیست؟ أهم أنظار سه نظر است:
نظریه اول: مرحوم علامه حلی و محقق در شرایع معتقدند احرام عنوان مشیر است به افعال ثلاثه نیت، تلبیه و لُبس ثوبی الإحرام مانند نماز.
نظریه دوم: به شیخ انصاری و مشهور نسبت داده شده احرام فعل قصدی توطین النفس علی ترک المحرمات المعهودة است؛ لذا فتوا میدهند اگر زمان تلبیه بنای ارتکاب یکی از محرمات را داشته باشد یا تردید در ارتکاب داشته باشد، احرامش باطل است. مانند باب صوم که بسیاری از فقهاء میفرمایند صوم یعنی کف النفس عن المفطرات؛ لذا اگر قصد یا تردید داشت در ارتکاب، صوم باطل است.
بعض اعلام متأخرین مرحوم گلپایگانی هم میفرمایند الإحرام أمر إنشائی یوجده المحرم بتحریم المحرمات علی نفسه.
قائلین به این نظریه أدله روشنی بر مدعایشان اقامه نکردهاند، لکن ممکن است به دو دلیل تمسک شود:
دلیل اول: در بعض روایات آمده أحرم ثم لبّ، ظاهر روایت این است که احرام داشته باش بعد تلبیه بگو. پس آنچه باید قبل تلبیه انجام شود عزم بر ترک محرمات است.
دلیل دوم: در صحیحه معاویة بن عمار باب شانزدهم ابواب احرام حدیث یکم حضرت میفرمایند برای محرم شدن این دعا را بخوانید أَحرمَ لک شعری و بشری و لحمی و دمی و عظامی و مخی و عصبی من النساء و الطیب ابتغی بذلک وجهک و الدار الآخره. احرام با عزم بر ترک محرمات در این دعا شروع میشود پس ماهیت احارم عظم بر ترک محرمات است.[2]
عرض میکنیم: این نظریه قابل اثبات نیست زیرا دلیل اول آقایان که أحرم ثم لبّ اولا بررسی خواهیم کرد ما در روایات باب احرام قبل از تلبیه آمده عزم الحج یا فرض الحج یا أحرم ثم لبّی، این کلیشهها به معنای مقدمات احرام است، قرینه هم روایات صریحه ای است که قبل تلبیه احرام نیست.
ثانیا: فرض کنید قبل از تلبیه وظیفهای داریم تحت عنوان احرام، به چه دلیل میگویید احرام قبل تلبیه یعنی قصد ترک محرمات، در کدام دلیل معتبر احرام به معنای عزم بر ترک محرمات است شاید صرف قصد أحد النسکین باشد یا قصد ورود به احرام باشد.[3]
اما دلیل دوم یک استحسان و اشعار صرف است. خواندن یک دعای مستحب قبل محرم شدن دلالتی بر هویت احرام ندارد.[4]
علاوه بر اینکه تعبیر مرحوم گلپایگانی که احرام امر إنشائی است که یوجده المحرم بتحریم المحرمات علی نفسه در این تعبیر هم مسامحه واضحی است. اگر احرام امر انشائی است، امر إنشائی یا موجد فعلی میخواهد یا موجد قولی و صرف قصد بر ترک محرمات که موجد امر إنشائی نمیشود.[5]
نظریه سوم: احرام از امور اعتباریه شرعیه است که با اسبابی حاصل میشود مانند طهارت که جمعی میگویند یک اعتبار شرعی است که پس از وضوء این اعتبار شرعی را شارع جعل میکند، مانند زوجیت است که یک امر اعتباری وضعی است که پس از خواندن و انشاء صیغه زوجیت شارع و عقلا آن را اعتبار میکنند، این نظریه میگوید احرام یک امر اعتباری شرعی است که پس از نیت و تلبیه یا به توسط سه امر نیت، تلبیة و لبس ثوبین این حالت به وجود میآید و این حالت ادامه دارد و باید ادامه داشته باشد تا با حلق یا تقصیر مرتفع شود.
پس نظریه سوم بر خلاف نظریه اول احرام را این سه فعل نمیداند، این سه یا دو فعل سبب برای اعتبار و ایجاد احرام هستند و تفاوتش با نظریه دوم این است که نظریه دوم احرام را مساوق با قصد خاص ترک محرمات میداند اما نظریه سوم میگوید احرام امر اعتباری است که با قصد و تلبیه پیدا میشود، قصد هم یعنی چه معلوم نیست قصد ترک محرمات باشد که بعدا توضیح میدهیم یعنی چه.
به نظر ما حق در هویت احرام همین نظریه سوم است. تعلیقه عروه امام در اینجا مطالعه شود.