طرح بحث (خیار شرط)
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه 6، کتاب المکاسب، ج 5، خیار شرط
جلسه یکم (یکشنبه، 98.06.24ـ 15محرم1441)
ضمن عرض تسلیت و تعزیت ایام عزای حضرت أباعبدالله الحسین7 و یاران باوفای ایشان و با استعانت از ذات مقدس پروردگار و عنایت اهل بیت: به خصوص حضرت حجت Qو حضرت معصومه3و با امید به کسب توفیق بر خشنودی قلب مقدس آقا و مولایمان در این سال تحصیلی بحث را آغاز میکنیم.
گفتیم کتاب مکاسب مرحوم شیخ انصاری در سه بخش کلی تنظیم شده است: مکاسب محرمه، کتاب البیع و کتاب الخیارات.
کتاب الخیارات مجموعه هفت مبحث است که عناوین آنها عبارت بودند از: 1ـ بیان دو مقدمه (معنای لغوی و اصطلاحی خیار؛ أصالة اللزوم فی البیع). 2ـ اقسام خیار. 3ـ أرش 4ـ شروط عقد. 5ـ نقد و نسیه. 6ـ حقیقت قبض. 7ـ حقیقت اقباض.
مرحوم شیخ انصاری ابتدای مبحث دوم فرمودند شهید اول در لمعه چهارده قسم برای خیارات ذکر میکنند (خیار مجلس، حیوان، شرط، تأخیر، ما یفسد لیومه، رؤیت، عیب، غبن، تدلیس، اشتراط، شرکت، تعذر تسلیم، تبعض صفقه و تفلیس) لکن ما از شیوه امثال محقق حلی و علامه حلی رحمهما الله پیروی میکنیم که هفت قسم برای خیار ذکر کردهاند و ضمن آن احکام باقی اقسام خیار هم روشن میشود و نیاز به عنوان مستقل ندارند. خیار مجلس و حیوان گذشت.
قسم سوم: خیار شرط
ابتدا چند نکته به عنوان طرح بحث بیان میکنند سپس ضمن هفت مسأله به بررسی مباحث خیار شرط میپردازند.
نکته اول: خیار شرط حقی است که با شرط کردن در عقد به نفع شرط کننده محقق میشود. مثال: "بعتک سیّارتی علی أن یکون لی الخیار مدة أسبوعٍ" ماشینم را به شما میفروشم به شرطی که تا یک هفته حق فسخ داشته باشم و اگر خواستم بتوانم معامله را فسخ کنم.
نکته دوم: به اجماع إمامیه مقدار زمان برای این خیار محدودیتی ندارد و میتوانند از یک دقیقه تا ده سال و بیشتر را مطرح کنند. *
نکته سوم: دلیل بر مشروعیت و جواز خیار شرط دو دلیل است: یکم: اجماع. دوم: روایات. روایات هم دو طائفهاند:
طائفه اول: روایاتی که بهطور عام و کلی میفرمایند مسلمان باید به شرطی که پذیرفته پایبند باشد؛ مانند المسلمون عند شروطهم.
طائفه دوم: روایاتی که در موارد و مسائل جزئی میفرمایند مطرح کردن شرط در معامله، صحیح و لازم المراعات است.
نکته چهارم: در صحیحه ابن سنان امام صادق7 میفرمایند شرط نباید مخالف قرآن باشد بلکه باید موافق قرآن باشد. از قرینه مقابله در کلام حضرت (تقابل بین موافق و مخالف قرآن) میفهمیم مقصود از روایاتی که میگویند شرط، حتما باید موافق قرآن باشد این نیست که حتما در قرآن ذکر و تأیید شده باشد بلکه موافق بودن با قرآن یعنی اینکه مخالف با قرآن نباشد (چه در قرآن ذکر شده باشد یا نشده باشد). پس اگر بگوید منزلم را به شما میفروشم به شرطی که ماشینم را تعمیر کنی اشکالی ندارد زیرا مخالف قرآن نیست هر چند در قرآن هم سخنی از تعمیر ماشین نیامده است.
در پایان میفرمایند تبیین بیشتر این نکته چهارم ذیل عنوان "فی الشروط التی یقع علیها العقد" در مبحث چهارم از مباحث هفتگانه خیارات در ج6، ص21 به بعد خواهد آمد. **
بعد از این چهار نکته، تمام مباحث خیار شرط را در هفت مسأله بررسی میفرمایند که عناوین مسائل هفتگانه چنین است:
1. اتصال یا انفصال زمان خیار به عقد. 2. جهالت مدت. 3. مبدأ خیار شرط. 4. واگذار نمودن خیار به اجنبی. 5. شرط مشورت خواهی و استئمار از اجنبی. 6. بیع الخیار. (ضمن این مسأله مسقطات هم مطرح میشود) 7. جریان خیار شرط در معاوضات لازمه إلا ما خرج بالدلیل.
از این هفت مسأله، سه مسأله اول در مورد مبحث زمان در خیار شرط است.