اجتهاد زودهنگام و مجتهدان نوجوان
اجتهاد زود هنگام و مجتهدان نوجوان
نسبت به چگونگی وصول زود هنگام بعض عالمان به درجه اجتهاد لااقل در فقه و اصول، چند محور باید مورد نظر باشد:
1ـ انگیزه. 2ـ خانواده. 3ـ محیط اجتماعی. 4ـ استاد. 5ـ استعداد. 6ـ نبوغ. 7ـ همت. 8ـ مسائل معنوی
رکن رکین اجتهاد، انگیزه قوی برای وصول به هدف است. وجود و عدم یا ضعف و قوت انگیزه، تمام ابعاد دیگر مانند استعداد، نبوغ، و همت را تحت الشعاع قرار میدهد.
ابتدا به بیان چند نمونه اندک از ابعاد مختلف میپردازیم:
روی ادامه مطلب کلیک کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
نسبت به چگونگی وصول زود هنگام بعض عالمان به درجه اجتهاد لااقل در فقه و اصول، چند محور باید مورد نظر باشد:
1ـ انگیزه. 2ـ خانواده. 3ـ محیط اجتماعی. 4ـ استاد. 5ـ استعداد. 6ـ نبوغ. 7ـ همت. 8ـ مسائل معنوی
رکن رکین اجتهاد، انگیزه قوی برای وصول به هدف است. وجود و عدم یا ضعف و قوت انگیزه، تمام ابعاد دیگر مانند استعداد، نبوغ، و همت را تحت الشعاع قرار میدهد.
ابتدا به بیان چند نمونه اندک از ابعاد مختلف میپردازیم:
الف: چند نمونه از خانوادههایی که همه اهل خانه از علماء بودهاند اشاره میکنیم:
ـ شهید اول. خانواده شهید اول در بین خانوادههای بزرگان شیعه کم نظیر است. پدر، همسر، دختر و هر سه پسر ایشان از علماء شیعه بودهاند.[1]
ـ ملاصالح مازندرانی شارح کافی که همسر[2] (دختر مجلسی اول)، شش پسر و دختر[3] ایشان همگی از عالمان شیعی بودهاند.
ـ صاحب مدارک پدرشان از عالمان و مادرشان هم دختر شهید ثانی و عالمه و برادرشان سید علی هم از علماء شیعه بودهاند.
ب: نمونهای از مجتهدان نوجوان:
ـ فخر المحققین ولد علامه حلی در 15 سالگی به درجه اجتهاد رسیدند.[4]
ـ فاضل هندی در کشف اللثام میفرمایند قبل از سیزده سالگی از تحصیل معقول و منقول فراغت یافتم.[5]
ج: نمونهای از کسانی که در سنین بالا وارد حوزه شدند و با همت والا و سختکوشی به اجتهاد و عظمت علمی رسیدند:
ـ مرحوم جهانگیر خان قشقایی استاد مرحوم بروجردی که در حدود چهل سالگی وارد حوزه شد.
ـ مرحوم حمصی رازی از بزرگان تشیع در کلام و استاد فخر رازی.[6]
د: نمونهای از کسانی که با سختی مالی و مادی درس خواندند و از بزرگان شیعه شدند:
نمونههای بسیار فراوانی در این زمینه وجود دارد که با عسر و حرج به درس خواندن ادامه دادهاند که به مناسبت فقط به مرحوم سید صاحب عروه اشاره میکنم که در نوجوانی هر روز نمد به پایشان میبستند و برای درس از روستایشان به شهر میرفتند و در بین راه الفیه ابن مالک حفظ میکردند. و برای تعلّم رسائل شیخ انصاری چون کتاب و پول نداشتند هر روز متن درس فردا را از روی کتاب دیگران نسخه برداری میکردهاند.
در مورد عنوان این نوشته باید گفت اگر نبوغ ذاتی را مورد توجه قرار ندهیم میتوان گفت علل مختلفی دست به دست یکدیگر داده و چنین بزرگانی را پرورش داده است:
مهمترین نکته انگیزه قوی و اعتقاد راسخ به راهی است که انتخاب کرده و باور به وظیفهاش در مقابل مکتب و مذهب. توجه به سیر تکوّن یک مسأله فقهی یا اصولی و سر و کار داشتن با عبارات روان و پیچیده در کتب مختلف و آشنایی با اصطلاحات مشترک در علوم ادب، فقه، اصول، حدیث و کلام به جهت نظارت هر کدام از کتب بر سایرین، بهمرهمندی از اساتید جامع بین محتوا و منهج صحیح، اشتغال بسیار اندک به امور غیر درسی، توجه به تعلیم و تعلّم حتی در طول سفر،[7] ورود به موقع و در سنین نوجوانی به دروس حوزه، اهمیت جایگاه اجتهاد حتی برای إجازه استخاره، در عین حال حجم کمتر مسائل مستحدثه و محتوای کتابهای درسی نسبت به امروز، عواملی است که فارغ از نبوغ و استعداد ذاتی، خانواده و محیط اجتماعی میتواند سبب پیشرفت سریع و صحیح و رسیدن به ملکه اجتهاد در زمان مناسب شود.
همه این امور در دو کلمه خلاصه میشود: 1ـ همّت (علمی و معنوی). 2ـ استاد.
95.09.30
[1]. أمل الأمل، ج3، ص185 و 193.
[2]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج4، ص8.
[3]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج5، ص218.
[4]. علامه حلی در پایان کتاب قواعد الأحکام که وصیتنامهشان خطاب به فخر المحققین است میفرمایند سن من به پنجاه رسیده (سال 698) و ولادت فخر المحققین در 682 بوده است. فخر المحققین در ابتدای ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد میفرماید: إنی لما اشتغلت على والدی قدس اللّه سره فی المعقول و المنقول و قرأت علیه کثیرا من کتب أصحابنا فالتمست منه ان یعمل لی کتابا فی الفقه جامعا لقواعده... . پس اگر تألیف قواعد یک یا دو سال هم طول کشیده باشد در سن 15 سالگی به اجتهاد رسیدهاند.
[5]. کشف اللثام، ج1، ص112.
[6]. وکان فی ابتدائه یبیع الحمص المسلوق بالری ، ثم اشتغل على کبر ونبل ، وصار آیة فی علم الکلام والمنطق . تاریخ الإسلام ذهبی، ج42، ص493.
[7]. فخر المحققین در ایضاح الفوائد، ج3، ص554: هذا الفرع و ما بعده من الفروع الى آخر فصول التدبیر استخرجها المصنف قدس اللّه سره فی سنة اثنى عشر و سبعمأة حین نزولنا ببلدة بسطام من ولایة خراسان فی (صحبة السلطان العالم غیاث الدین خدا بنده محمد رحمه اللّه)