نقد انتساب رساله عدم سهو النبی (ص) به مرحوم شیخ مفید
اخیرا بحثی در فضای مجازی منتشر شده که توهینهایی از جانب مرحوم شیخ مفید به استادشان مرحوم شیخ صدوق در رساله عدم سهو النبی صلی الله علیه و اله و سلم نسبت داده میشود و انتشار این مطالب هم با انگیزههای مختلفی انجام میشود.
اخیرا بحثی در فضای مجازی منتشر شده که توهینهایی از جانب مرحوم شیخ مفید به استادشان مرحوم شیخ صدوق در رساله عدم سهو النبی صلی الله علیه و اله و سلم نسبت داده میشود و انتشار این مطالب هم با انگیزههای مختلفی انجام میشود.
یکی از کسانی که به این مباحث دامن زده تا آنجا پیش رفته که خود را مرجع علی الإطلاق طائفه امامیه در فقه و عقائد شمرده و مدعی است شیخ مفید هم باید پای درس او حاضر شود. (در مواردی از جمله درس خارج فقهشان که در سایت ایشان موجود است گفتهاند: لأن البعض ثقل علیه أن أقول أن الشیخ المفید لو کان فی زماننا لکان ینبغی أن یجلس فی هذا المجلس هنا ویتتلمذ عندی) ایشان با نشان دادن عباراتی که به مرحوم شیخ مفید انتساب میدهد، به مخاطبینش میگوید: "چرا اینها را از طلبهها پنهان میکنید، این مطالب و توهینهای شیخ مفید علیه شیخ صدوق اگر راست باشد که اعتبار شیخ صدوق مخدوش میشود و اگر دروغ باشد که شیخ مفید از عدالت ساقط میشود."
دو عبارت است از رساله عدم سهو النبی که مورد استناد ایشان است:
الف: در صفحه 20 و ابتدای این رساله آمده: إعلم ، أن الذی حکیت عنه ما حکیت ، مما قد أثبتناه ، قد تکلف ما لیس من شأنه ، فأبدى بذلک عن نقصه فی العلم وعجزه ، ولو کان ممن وفق لرشده لما تعرض لما لا یحسنه ، ولا هو من صناعته ، ولا یهتدی إلى معرفة طریقه ، لکن الهوى مود لصاحبه ، نعوذ بالله من سلب التوفیق ، ونسأله العصمة من الضلال ، ونستهدیه فی سلوک منهج الحق.
ب: در صفحه 32: وإن شیعیا یعتمد على هذا الحدیث فی الحکم على النبی علیه السلام بالغلط ، والنقص ، وارتفاع العصمة عنه من العناد لناقص العقل ، ضعیف الرأی ، قریب إلى ذوی الآفات المسقطة عنهم التکلیف.
انتساب این رساله حدود ده صفحهای که با نامهای مختلفی از آن یاد شده: جواب اهل الحائر، رسالة فی عدم سهو النبی، الرساله السهویه، الرد علی من یزعم أنّ النبی سهی، جواب اهل الحائر فی سهو النبی فی الصلاة؛ به مرحوم شیخ مفید صحیح نیست، زیرا انتساب یک رساله به یک عالم آن هم از قدماء به صرف ادعا و نقل بعضی، قابل پذیرش نیست بلکه راههایی برای کشف صحت انتساب وجود دارد چنانکه نسبت به کتب متعددی از بزرگان چنین بحثهایی وجود دارد که باید بررسی شود:
یکم: یک راه این است که در ابتدا یا انتهای کتاب در نسخه خطی معتبری، نام نویسنده ذکر شود، چنانکه در انتهای رسالهای با عنوان "اقسام المولی فی اللسان" در رابطه با حدیث غدیر، در نسخه خطی موجود از این رساله آمده است: قرأ علیّ الشیخ ابوالحسن علی بن محمد بن الدقاق ایده الله و کتب محمد بن محمد بن نعمان فی صفر ثلاث و اربعمأة اما نه در ابتدا و نه انتهای این رساله نام شیخ مفید نیامده است (ممکن است اشکال شود در ابتدا یا انتهای بعض رسالههای دیگر شیخ مفید هم که انتسابش قطعی است نام ایشان نیامده)
دوم: سایر عالمان نزدیک به عصر مرحوم شیخ مفید تمام آن رساله یا قسمتهایی از آن را با انتساب به مرحوم شیخ مفید نقل کنند.
سوم: ذکر نام رساله در کتب تراجم و شرححال نگاری و انتساب به مرحوم شیخ مفید:
الف: مرحوم شیخ طوسی (م460ه) که معاصر با شیخ مفید (م413ه) بوده و چندین کتاب استادشان شیخ مفید را نزد ایشان خوانده است در کتاب الفهرست ص239 از 20 کتابی که نزد شیخ مفید قرائت شده (با تعبیر فمن کتبه یعنی بعض از کتب ایشان) نام میبرد و ذکری از این رساله به میان نمیآورند. (ممکن است اشکال شود نام این رساله در بین کتب و رسائلی بوده که نام نیاوردهاند)
ب: مرحوم نجاشی (م450ه) معاصر شیخ مفید که در صدد استقصاء کتب استادشان شیخ مفید بودهاند در کتاب رجال ص399 نه با تعبیر "من کتبه" بلکه با تعبیر "له کتب" از حدود 175 کتاب و رساله شیخ مفید نام میبرند و هیچ اسمی از رساله مورد بحث وجود ندارد.
ج: مرحوم ابن شهرآشوب (م588ه) در ذکر کتب شیخ مفید نامی از این رساله نمیآورد بله ایشان از رسالهای با عنوان "الرد علی بن بابویه" یاد میکند که رسالهای است در رابطه با حکم فقهی تعداد روزهای ماه مبارک رمضان که از سی روز نقص نمیپذرید.
د: مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعة، ج5، ص176 از این رساله با عنوان تصحیف شده "جواب أهل الحجاز" به جای "جواب أهل الحائر" نام میبرند و از مرحوم شیخ علی کبیر (م1103ه) صاحب کتاب "الدر المنثور من المأثور و غیر المأثور" نقل میکند انتساب این رساله به شیخ مفید اشتباه است.
چهارم: مؤلف کتاب نام رساله را در بعض کتبش نقل کند چنانکه دأب بزرگان بوده اما از این رساله نامی در سایر آثار شیخ مفید نیست.
پنجم: در این رساله نام بعض کتب شیخ مفید ذکر شود، اما هیچ کتاب و رسالهای از شیخ مفید در این رساله نام برده نشده است.
نکته آخر اینکه مارتین مکدرموت، دانشمند و کشیش انگلیسی در کتاب "اندیشههای کلامی شیخ مفید" که رساله دکتری او در دانشگاه شیکاگو با راهنمایی پرفسور ویلفرد مادلونگ استاد دانشگاه آکسفورد بوده و توسط مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبه تهران در سال 1362 شمسی با ترجمه احمد آرام به چاپ رسیده است در بررسی آثار مرحوم شیخ مفید در صفحه 61 مطلبی دارد با عنوان "کتابهای مشکوک و مجعول" و به عنوان اولین مورد از همین رساله با نامهای مختلفش یاد میکند و انتساب آن به شیخ مفید را مشکوک و مجعول میشمارد. همچنین نقل میکند: "نگارنده فهرست کتابخانه مجلس مخالف آن است که این کتاب از مفید بوده باشد، هیچ سندی در دست نیست که وی جوابی به مردم حائر نوشته باشد، در صورتی که جانشین وی أبویعلی محمد بن الحسن بن همزة [حمزة] الجعفری (متوفی463) جواب المسائل الواردة من الحائر نوشته است."
أبویعلی شاگرد، داماد و جانشین شیخ مفید بوده است.
از آنجا که رساله عدم سهو النبی مانند بعض دیگر از رسالههای شیخ مفید مختصر بوده، معمولا به صورت مجموعهای نسخه برداری میشده، لذا در نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره 10775 هم این رساله با تعدادی رساله دیگر از سایر بزرگان کتابت شده است که این تجمیع کردنها میتواند یکی از عوامل انتساب نادرست باشد. اللهم وفّقنا لما تحب و ترضی.
* رؤوس مطالب فوق توسط شیخنا الأستاد آیة الله حاج شیخ جواد مروی حفظه الله در درس خارج فقهشان به تاریخ 98.09.27 ایراد گردیده است.
آقا شما فکر می کنی خیلی بلدید و مردم نمی فهمند اتفاقا برعکس هست شما اگه بلد بودی بجای این همه صغری کبری و داستان سرایی می گفتی علامه حیدری در فلان درس متنی را از رو خونده که در آن مفید داره توهین می کنه به شیخ صدوق که نشان از بی ادبی مفید هست ما به این دلیل اشتباه می دونیم واضح و شفاف و روشن
شما ادعا می کنید قرآن را نمی فهمید
احادیث را نمی فهمید
حرف علما را همنمی فهمید
جمع کنید این بساط را