جناب آقای نواب (مؤسس و رئیس فعلی دانشگاه ادیان و مذاهب) در 16 خرداد 1392 در همایش دانش آموختگی طلاب اهل سنت در زاهدان، ضمن سخنرانی قابل تأملی به تمجیدهای خلاف واقع از ابوحنیفه پرداخت.
او شعر معروف "خوشتر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در کلام دیگران" که همیشه برای تحسین و تمجید ائمه و بزرگان مذهب اهل بیت در کلام دشمنان اهل بیت و بزرگان مکتب خلفا بکار میرود را معکوس بکار برد و به دور از واقعیات تاریخ به تحسین و تمجید أبو حنیفه و دیگران پرداخت.
ایشان در این سخنرانی میگویند به جهت مبارزات ابوحنیفه با حکام ظالم بنی العباس با جان و مالش، امروز ابوحنیفه نماد مقاومت در برابر ظلم است. عین عبارت ایشان این است که "ما باید نمادمان امروز امام أعظم باشد. ... حنفیان امروز باید در برابر آمرکا بایستند همچنانکه امام اعظم ابو حنیفه در مقابل ظلم و ستم ایستاد و تسلیم حکومت نشد و همکاری با حکومت ظالم را نپذیرفت و دو ماه به زندان افتاد و در زندان دوم از دنیا رفت." ..."امروز خط مقاومت خط امام أعظم است و امام أعظم تسلیم ظلم نشد. این معلم بزرگ بشریت و این معلم بزرگ عقلانیت و این شاگرد برازنده مکتب امام صادق که خودش فرمود که لولا السنتان لهلک النعمان... امروز باید از آن بزرگوار درس ستم سوزی و ستم ستیزی را آموخت و امروز جای او در بین ما خالی است که به ما بگوید برای یک لحظه نباید تسلیم ظلم شوید."
جالب است که در تمام سخنرانی ایشان هر جا نام و تمجیدی از ابو حنیفه هست جمعیت تکبیر میگویند و آنقدر این تکبیر گفتن در جملات مختلف تکرار میشود که در حد اخلال در سخنرانی است اما در آخر جایی که سخن از امام صادق علیه السلام و شاگردی ابوحنیفه نزد حضرت میآورد و امام و انقلاب و مطالب اینچنینی خبری از تکبیر نیست.
نقد
استاد مروی در مورد هماهنگی ابو حنیفه با حاکمیت بنی العباس که تقابل با اهل بیت داشتند و مانند منصور عباسی شدیدا سرکوب میکرد شیعیان را، دو کتاب معرفی نمودند:
1ـ الطبقات السنیة فی تراجم الحنیفیة از تقی الدین ابن عبد القادر تمیمی الداری متوفی 1010 در 1/119 چاپ ریاض مهم است که دقیقا عکس کلام ایشان را ادعا میکند. (در فصلی با عنوان: ذکر بعض الأمور التی اعترض بها الحُساد على أبی حنیفة؛ ذکر بعض اموری که حسودان علیه ابوحنیفه و در اعتراض به او بیان کردهاند) مینویسد:
و من التشنیعات أیضاً، قولهم: إن مذهب أبی حنیفة فی موضوعه مُخالف لما علیه أساس الإمارة والإمامة، ولا یوافق فی کثیر من فروعه للأمراء والأئمة.
والجواب عن ذلک هو المنع، بل مذهبه أوفق للإمامة والإمارة، والأصلح للولاة والأئمة.
والدلیل على ذلک، ما ذکرناه سابقاً من الجواب عنه لأبی جعفر المنصور فی مسألة الاستثناء المُنفصل، وخلافه فیه لابن عباس؛ فإنه أوفق للإمامة والإمارة، بخلاف مذهب غیره.
وکان بعض السلف یقول: لا یزال الإسلام مُشید الأرکان ما بقی له ثلاثة أشیاء: الکعبة، والدولة العباسیة، والفتیا على مذهب أبی حنیفة. فلولا الموافقة بین الدولة العباسیة ومذهب أبی حنیفة ما قرن بینهما.
(ترجمه: یکی دیگر از اعتراضات علیه ابوحنیفه آن است که گفتهاند بنیان فکری و مذهب ابوحنیفه مخالف است با إمارت و إمامت (و توجه به لزوم سرپرست برای امور مسلمانان) و بسیاری از فروعات فقهی و احکام شرعی که تبیین و تألیف کرده با شیوه و روش أمیران و إمامان (حاکمان کشور اسلامی) موافق نیست.
جواب از این اعتراض و نقد این است که این نکته را قبول نداریم بلکه مذهب ابوحنیفه از سایر مذاهب اسلامی همراهتر با تز فکری إمامت و إمارت است و (در اجرای احکام دین) صالح تر است برای والیان و امامان.
دلیل ما بر این مطلب کلامی است که قبلا نقل کردیم از جواب ابوحنیفه به ابی جعفر منصور در مسأله استثناء منفصل و مخالفتش با کلام ابن عباس، آن کلام ابوحنیفه سازگارتر است با إمامت و إمارت.
بعضی از عالمان و بزرگان گذشته میگفتند: پیوسته ارکان اسلام محکم و استوار خواهد بود تا زمانی که سه چیز برای اسلام باقی بماند: کعبه، دولت عباسیان و فتوا طبق مذهب ابوحنیفه.
اگر بین فتاوای ابوحنیفه و دولت عباسی همراهی و توافق نبود بزرگان گذشته این دو را کناریکدیگر نمیدیدند.)
نویسنده تصریح دارد به هماهنگی بین دولت عباسی و ابوحنیفه.
2ـ تحفة الترک فیما یجب أن یعمل فی الملک. مؤلف: إبراهیم بن علی الطرسوسی، نجم الدین الحنفی (المتوفى: 758هـ)
هر دو کتاب در نرم افزار مکتبة شاملة (بروز شده) موجود است.
سلام
جسارتا اگر ترجمه متن های عربی را قرار بدهید خیلی خوب است چون کسی که این مطلب را می خواند در واقع شبهه را با زبان فارسی می خواند و متوجه می شود اما جواب شبهه را متوجه نمی شود اگر عربی نداند