منهج شناسی فقهی مرحوم بروجردی، مبنای اصول متلقاة
منهج شناسی فقهی مرحوم بروجردی، مبنای اصول متلقاة
یکی از لوازم تخصص در هر علم، توجه به منهج علمی بزرگان و افراد شاخص در آن علم است.
در علم فقه و اصول نیز، طلبه از همان ابتدای شرح لمعه و اصول فقه به نحو رقیق باید با شیوه علمی مؤلف آشنا شود. آشنایی با منهج فقهی یا اصولی بزرگان شاخص در این علوم که رمز موفقیت است، خود نیاز به ممارست و نظارت استاد دارد.
حضرت استاد مروی حفظه الله در سال تحصیلی 89-90 ضمن چند جلسه در روزهای پنجشنبه به تبیین منهج فقهی مرحوم بروجردی با موضوع محوری مبنای اصول متلقاة پرداختند.
مختصری از جلسات برگزار شده و صوت جلسات، در ادامه مطلب .
منهج شناسی فقهی مرحوم بروجردی، مبنای اصول متلقاة
یکی از لوازم تخصص در هر علم، توجه به منهج علمی بزرگان و افراد شاخص در آن علم است.
در علم فقه و اصول نیز، طلبه از همان ابتدای شرح لمعه و اصول فقه به نحو رقیق باید با شیوه علمی مؤلف آشنا شود. آشنایی با منهج فقهی یا اصولی بزرگان شاخص در این علوم که رمز موفقیت است، خود نیاز به ممارست و نظارت استاد دارد. حضرت استاد مروی حفظه الله در سال تحصیلی 89-90 ضمن چند جلسه به تبیین منهج فقهی مرحوم بروجردی با موضوع محوری مبنای اصول متلقاة پرداختند.
شیوه کار در این جلسات به نحو کارگاهی بود.
استاد در جلسه اول نکاتی دربارۀ اهمیت منهج شناسی بیان فرمودند و در ادامه در طی تمام جلسات تکالیفی را برای دوستان حاضر در جلسه معین میفرمودند و یافتههای دوستان را مورد تحلیل و بررسی قرار میدادند تا یک کلاس صرفا یک طرفه با بیان مطالب توسط استاد نباشد.
محور تکالیف، تمام مطالبی بود که در مدت پنج سال بحث خمس از مرحوم بروجردی نقل و نقد شده بود.
در این جلسات ضمن تبیین مبنای اصول متلقاة و جایگاه شناسی آن در علم فقه و مبانی فقهاء، و بررسی موشکافانه کاربردهای متعدد آن در فقه و کلمات مرحوم بروجردی، به مصداق یابی این مبنا در بین کتب قدماء پرداخته شد.
در پایان نیز استاد با ارائه نکات و بیانی جدید به تتمیم و تکمیل این مبنا از دیدگاه خودشان پرداخته و شناخت آن را یکی از ارکان بررسی استدلالهای فقهی مانند اجماع و مسأله عمل مشهور یا اعراض قدما دانستند.
توجه به این نکته ضروری است که سبک کار در این جلسات جزوه گویی یا ارائه مطلب آماده نبوده است بلکه عمده کار بر عهده حاضران در جلسه بوده. و هر کسی به اندازه تلاش خودش بهره برده است. لذا غیر از جلسه اول شنیدن فایل صوتی سایر جلسات در صورتی مفید است که تکالیف مطرح شده، انجام شود.
شنیدن یا دانلود صوت در پایان مطلب
برای آغاز کار توجه به این مقدمه مناسب است:
مقدمه
تفقه در دین به سنگ آسیابی میماند که محور حرکت آن رسیدن به درجه اجتهاد است ( و بدیهی است که استقامت این محور بدون درجات معنوی دوام نخواهد داشت) و از آنجا که یکی از مقدمات رسیدن به چنین مرتبه رفیعی، تحصیل علوم و معارف نزد بزرگان دین و آموختن شیوه صحیح استفاده از سرچشمههای معارف ناب اسلامی است؛ منهج شناسی بزرگان در علوم مختلف میتواند گرهگشای بسیاری از استدلالهای به ظاهر پیچیده و استنباطهای در ظاهر متفاوت آنان باشد.
اهمیت این مسأله زمانی بیشتر نمایان میشود که فقیه بزرگی چون مرحوم محمد حسن نجفی5 (م 1266هـ) صاحب کتاب جواهر الکلام ( که مرحوم سید محمد کاظم یزدی5 (م 1337هـ) صاحب عروة الوثقی در توصیف این کتاب و در جواب از این سؤال که شما این دقت در فقه و قوت تفریع فروع را از کجا کسب کردهاید، فرمودند: شدّدت مئزری و قرأتُ جواهر الکلام من أوله إلی آخره سبع مرّات )[1] در موارد متعددی نسبت به بعضی از علما و منهج فقهی و شیوه استدلال آنان تعبیر به اختلال در طریقه دارند. به عنوان نمونه ایشان در به کارگیری اشتباه مبنایی مثل اصول متلقاة، ضمن حکم به وجوب إعادة نمازی که رکعات آن ناقص اتیان شده و نمازگذار بعد از انجام مبطل، متوجه شده میفرمایند:
فما یظهر من بعض متأخری المتأخرین[2] من المیل إلیه (لزوم کامل نمودن عدد رکعات نه إعادة نماز) أخذا بظواهر بعض الأخبار الموافقة للعامة المعارضة بأقوى منها المعرَض عنها بین قدماء الأصحاب و متأخریهم إعراضا یسقطها عن الحجیة إنما نشأ من اختلال الطریقة[3]، لعدم المبالاة بکلام الأصحاب حجج الله فی أرضه و أمنائه على حلاله و حرامه فی جنب الخبر الصحیح، و کیف لا و لو أراد الإنسان أن یلفق له فقها من غیر نظر إلى کلام الأصحاب بل من محض الأخبار لظهر له فقه خارج عن ربقة جمیع المسلمین بل سائر المتدینین[4]
لذا بر آن شدیم که با تأمل و دقت در یکی از مبانی محوری در استنباطهای فقهی مرحوم آیة الله بروجردی تحت عنوان مبنای اصول متلقاة، جرعهای از زلال ناب معارف بیکران شریعت محمدیة صلی الله علیه و آله و سلم را برای خود و خوانندگان گوارا سازیم.[5]
[1] . استاد معظم حجة الإسلام و المسلمین حاج شیخ جواد مروی معنعن از صاحب عروة نقل فرمودند.
[2] . مقصود محقق اردبیلی (م 993هـ) و شاگرد ایشان محمد بن علی عاملی(م 1009هـ) و محمد محسن فیض کاشانی (م 1091هـ)4 است. محقق اردبیلی میفرمایند: و الذی یقتضیه النظر فی الأدلة: عدم وجوب الإعادة للنقصان بعد الذکر، ... ان الصدوق ذکر فی الفقیه روایة عمار (و لو بلغ الصین) و روایة عبید بن زرارة المتقدمة (صلى رکعة من الغداة ثم انصرف إلخ) و روایة محمد بن مسلم. (قال یعید رکعة واحدة) و لم یذکر لها تأویلا فیدل على إفتائه بها، و لما یفهم من أول کتابه أیضا: انه ما ینقل فیه الا ما هو الحجة بینه و بین اللّه، و الذی یفتی به و مذهبه و عمل به. مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج3، ص: 92 تا 94.
مرحوم عاملی نیز میفرمایند: و بمضمون هذه الروایات أفتى ابن بابویه- رحمه اللّٰه- فی کتابه المقنع، فإن عادته- رحمه اللّٰه- فی ذلک الکتاب نقل متون الأخبار و إفتاؤه بمضمونها. مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج4، ص: 228.
مرحوم کاشانی هم میفرمایند: و من نقص رکعة فما زاد سهوا أتم، و لو بعد الفراغ و فعل المنافی، وفاقا للصدوق للصحاح المستفیضة، و الأکثر على وجوب الإعادة. مفاتیح الشرائع؛ ج1، ص: 175.
صاحب جواهر چنین نقد میکنند که : مع أن المنقول عن کشف اللثام و المجلسی أنهما قالا: إن الموجود فیما عندنا من نسخ المقنع «و إن صلیت رکعتین ثم قمت فذهبت فی حاجة لک فأعد الصلاة، و لا تبن على رکعتین» و نحوه فی مفتاح الکرامة، فلم تکن المسألة من المتحقق فیها الخلاف. جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج12، ص: 264
[3] . صاحب جواهر این تعبیر و امثال آن را در موارد متعددی نسبت افراد مختلف بیان کردهاند از جمله سه عالم بزرگواری که در پاورقی قبل اشاره شد، همچنین نسبت به مرحوم شیخ یوسف بحرانی (م 1186هـ) فرمودهاند: نعم جزم المحدث البحرانی بحرمة ذلک ، و عمل فیها رسالة أکثر فیها التسجیع والتشنیع و ذکر فیها أنه قد عرضها على بعض معاصریه من العلماء المشارکین له فی اختلال الطریقة ، و وافقه على ذلک ، لکن لا یخفى على من رزقه الله معرفة لسانهم وما یلحنون به من أقوالهم ظهور الکراهة منه ، مع أنه لا جرأة لنا بسبب شذوذه على الفتوى بها فیهما. جواهر الکلام ج29 ص392. در مسألهای دیگر میفرمایند: فمن الغریب غرور المحدث البحرانی بها و إطنابه فی المقام بما لا طائل تحته ، بل مرجعه إلى اختلال الطریقة ، وأغرب منه تردد الفاضل فی التحریر ( مقصود مرحوم علامه حلی است ) مع نزاهته عن هذا الاختلال . و من العجیب أن ثانی الشهیدین الذی شرع هذا الاختلال قال فی المقام : " إن عمل الأصحاب على الأول ، فلا سبیل إلى الخروج عنه " . جواهر الکلام ج32 ص 167. و نیز در بحث موت نائب قبل از احرام و عدم إجزاء از حجة الإسلام میفرمایند: فما وقع من بعض متأخری المتأخرین من العمل بهذه النصوص غیر مستأهل للالتفات، کغیره من مخالفاته الناشئة عن اختلال الطریقة، نعوذ بالله منه. جواهر الکلام، ج17، ص: 369، محدث بحرانی ضمن اعتقاد به إجزاء فرمودهاند: و لم أقف على من تعرض للکلام فی هذه الاخبار من أصحابنا، بل ظاهرهم ردها لمخالفتها لمقتضى قواعدهم، و هو مشکل مع کثرتها و صراحتها. حدائق الناظرة ج14، 257. همچنین موارد متعدد دیگر در جواهر نسبت به بعضی تعبیر به سوء الطریقه یا الإختلال فی الطریقة دارند، از قبیل: 1/314 و 2/275 و 5/283 و 5/302 و 10/248 و 12/264 و 12/347 و 16/374 و 23/379 و 24/56 و 25/174 و 25/264 و 32/279 و 32/314 و 33/184 و 36/389 و...، در مقابل هم نسبت به مرحوم سید مهدى بحر العلوم ( م 1212هـ) که گفته شده از اساتید صاحب جواهر هم بودهاند، چنین تعبیری دارند که: "لکن من غرائب الاتفاق خیرة العلامة الطباطبائی له فی مصابیحه مع استقامة طریقه." جواهر الکلام ج 16 ص374.
[4] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج12، ص: 264.
[5]. این نوشتار بر اساس راهنماییهای استاد معظم حضرت حجة الإسلام و المسلمین حاج شیخ جواد مروی در مباحث منهج شناسی فقهی به رشته تحریر در آمده است.
برای دانلود صوت این جلسات به سایت استاد به نشانی www.ostadmarvi.ir مراجعه نمایید.