المصطفی

المصطفی
بایگانی
آخرین نظرات

پاسخ به شبهه گسترش اسلام با زور شمشیر

جمعه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۲۶ ب.ظ

فهرست مطالب این تحقیق (پایان نامه)

پاسخهای شبهه اول

در پاسخ به شبهه گسترش آیین حضرت در صدر اسلام با زور شمشیر، چند پاسخ بیان می‌کنیم:

روی ادامه مطلب کلیک کنید

پاسخ یکم: علاوه بر اینکه چنین تعبیری در هیچ‌یک از منابع حدیثی شیعه وجود ندارد، سند و متن این روایت صحیحین نیز مورد قبول دیدگاه مکتب اهل بیت نیست. برای بررسی علت چنین انتسابی به پیامبر باید در راه‌کارهای سرکوبی مخالفان غصب خلافت مطالعه و تأمل نمود. [1]

پاسخ دوم: بحث سندی از دیدگاه مکتب خلفاء به جهت نقل این روایت در صحیحین چه بسا مورد قبول آنان نباشد اما جمال البنا از اندیشمندان معاصر اهل سنت مدعی است این حدیث در کتب اهل سنت 234 طریق دارد، که 40 طریق آن به زهری می‌رسد و روایت همه راویان را به تدلیس در نقل این حدیث و یا سایر تضعیفها باطل می‌داند.[2]

پاسخ سوم: در مباحث گذشته علت مهم‌ترین سرایا و غزوه‌ها را به خصوص تا وقوع جنگ بدر بیان کردیم و نتیجه گرفتیم تمام جنگ‌های زمان پیامبر دفاعی بوده‌اند، و دفاع پیروان یک عقیده از آئینشان به هیچ وجه به معنای اجبار دیگران بر آن عقیده نیست.

پاسخ چهارم: میانگین آمار کشته شدگان از مسلمانان و دشمنان آنان، بر اساس بالاترین و پائین‌ترین آمار تاریخی 1326 نفر است.[3] در اینجا جزئیات آمار را بر اساس چند منبع در جدولی[4] اشاره می‌کنیم:

زمان وقوع جنگ

نام جنگ

تعداد کشته شدگان بر اساس منابع تاریخی 

تاریخ طبری

بحار

الانوار

الطبقات الکبری

تاریخ یعقوبی

سیره

ابن هشام

تاریخ الخمیس

دوم

بدر

84

84

84

86

84

84

سوم

احد

70

109

109

90

92

93

پنجم

خندق

9

9

11

14

9

9

پنجم

بنی قریطه

850

900

700

750

850

800

ششم

بنی‌المصطلق

-

10

10

-

-

12

هفتم

خیبر

3

-

98

-

23

32

هشتم

موته

3

-

13

-

13

21

هشتم

فتح مکه

21

-

33

-

20

39

هشتم

حنین‌ طائف

85

112

87

-

101

96

---

بقیه‌ جنگ‌ها

210

333

119

-

122

250

مجموع

 

1405

1557

1274

940

1344

1436

میانگین

 

1326

البته این آمار با احتساب کشته شدگان از یهود بنی قریظه است که به نقل ابن هشام تعداد آنان از ششصد تا نهصد نفر نقل شده که بعد از پیمان شکنی، طبق خواسته خود به حکم سعد بن معاذ گردن نهادند و او به کشتن مردانشان (آنان که به سن بلوغ رسیده‌اند) حکم کرد، و در صحنه نبرد و جنگ کشته نشدند. [5]

لذا به طور میانگین حدود پانصد نفر در میدان جنگ در زمان حضرت از دو طرف کشته شدند. در حالی که همان مستشرقان معترض و پیروان حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام با ادعای صلح طلب بودن ایشان و اعتراض به حکم جهاد در اسلام، در جنگ‌های صلیبی[6] که به عنوان جنگ مقدس در طول سه قرن 11، 12 و 13 توسط مسیحیان آغاز شد، صدها هزار کشته برجای گذاشتند.

درحالی که پیامبر حتی بعد از پیروزی در جنگ‌ها با دشمنان شکست‌خورده خودشان وصلت می‌کردند و با این کار هم خیرخواهی و نه ستیزه جویی و خونریزی را نشان می‌دادند، هم زمینه را برای هدایت آنان و سایرین فراهم می‌کردند. تبیین این نکته در فصل بعد و ازدواج‌های حضرت خواهد آمد. کارن آرمسترانگ در مورد جنگ بدر و پیروزی مطلق مسلمانان می‌نویسد:

با وجود سرمستی حاصل از این پیروزی برای مسلمانان محمد باز هم به صلح و یکپارچگی نهائی می اندیشید.[7]

در حالی که آنچه توسط معترضان به حکم جهاد از مسیحیان و بزرگان کلیسا در جنگ‌های صلیبی با عنوان جنگ مقدس اتفاق افتاد به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. گوستاولوبون[8] مورخ، فیلسوف، جامعه شناس، پزشک و خاورشناس فرانسوی که برخورد مسلمانان در زمان حاکمیتشان با سایر ادیان را در تمام ممالک اسلامی از جمله فلسطین که برای همه ادیان محترم است، تحسین می‌کند و معتقد است شیوه ورود صلیبی‌ها به قدس غیر از شیوه مسلمانان بود، گزارشی از کاهن شهر لوپوی، به نام ریموند داجیل ارائه داده و می‌نویسد:

زمانی که قوم ما بر برج‌ها و دیوارهای شهر قدس مسلط شدند، سر بعضی را قطع کردند، که این حداقل کاری بود که انجام می‌شد، شکم بعضی را پاره کردند و بعضی را مجبور کردند که از بالای دیوارها خود را پرت کنند، بعضی را بعد از شکنجه طاقت‌فرسا، آتش می‌زدند، و در خیابانها و میدانهای شهر قدس چیزی غیر از تپه‌هایی از سر، دست و پای عربها دیده نمی‌شد، و انسان راه نمی‌رفت الا بر روی پیکرهای کشته‌گان آنان، و این فقط قسمتی از آنچه کردند، بود.[9]

او همچنین ضمن گزارشگری از قتل ده هزار مسلمان در مسجد عمر، می‌نویسد:

سواران صلیبی با تقوا، فقط به همین مقدار اکتفا نکردند، بلکه جشنواره نسل کشی به راه انداختند و تمام ساکنان قدس از مسلمان، یهودی و مخالفان مسیحیشان، در حدود شصت هزار نفر را کشتند، بدون اینکه به زنان، اطفال و افراد مسن، رحم کنند.[10]

پاسخ پنجم: شبهه انتشار اسلام با زور شمشیر توسط برخی از مستشرقان هم مورد انکار قرار گرفته است، توماس آرنولد مستشرق انگلیسی در کتاب معروف خود با عنوان THE PREACHING OF ISLAM (دعوت به اسلام) می‌نویسد:

the sword came to be looked upon by Christian historians as the instrument of Muslim propaganda, and in the light of the success attributed to it the evidences of the genuine missionary activity of Islam were obscured.[11]

مورخان مسیحی به شمشیر به عنوان ابزار تبیلغ مسلمانان می‌نگرند، و در پرتو پیروزی نسبت داده شده به آن (شمشیر) مظاهر حقیقی نشاط در دعوت به اسلام پنهان شد.

وی همچنین معتقد است:

It is not, therefore, in the annals of the conquering armies that we must look for the reasons which lead to the so rapid spread of the Mushm faith, but rather in the conditions prevailing among the conquered peoples.[12]

ما نباید در لشگرهای پیروز به دنبال علل گسترش سریع عقیده اسلام بگردیم، بلکه باید در شرائط حاکم در میان مردمی که سرزمینشان فتح شده اندیشید.

او سپس شواهدی برای ریشه‌یابی علل انتشار اسلام (بعد از رحلت پیامبر) ارائه می‌دهد از جمله ظلم‌های حاکمان مسیحی مانند: هرقل در مناطقی از شام و تمایل مردم آن مناطق به اسلام و مسلمانان.

These stupendous conquests which laid the foundations of the Arab empire, were certainly not the outcome of a holy war, waged for the propagation of Islam, but they were followed by such a vast defection from the Christian faith.[13]

این فتوحات شگفت‌انگیز که پایه‌های امپراطوری عربی بر آن نهاده شد، قطعا نمی‌توانست نتیجه جنگ مقدسی باشد که برای انتشار اسلام به راه افتاده، بلکه آنها نتیجه روی‌گردانی گسترده از آئین مسیحیت است.

او همچنین گسترش اسلام در افریقا و مصر را به این جهت می‌داند که مردم آنجا و قبطی‌ها بسیار مورد ظلم بودند و به دریا افکنده می‌شدند و حتی جمعیت زیاد مسیحیان آن منطقه هم از کارها و حکومت حاکمان مسیحی ناراضی بودند و این سبب گرایش آنان به اسلام شد. و هیچ شاهدی بر اجبار آنان بر مسلمان شدن وجود ندارد.[14]

در ورود اسلام به اسپانیا نیز به عقیده او هیچ اجباری برای مسلمان شدن نبوده و علت آن تسامح دینی بوده و اینکه می‌توانسته‌اند به دین خودشان باقی باشند و قضاوت و محکمه خودشان را داشته باشند.[15]

کارن آرمسترانگ در کتابی که در رابطه با زندگانی حضرت نگاشته و بعد از حوادث یازده سپتامبر، پرفروش‌ترین کتاب سال آمریکا بوده است می‌نویسد:

بنابراین اسلام به جای صلح طلبی به معنای برگرداندن روی دیگر صورت (برای سیلی خوردن) با تجاوز و ظلم می‌جنگید. امروزه اگر مسلمانان برای رفع تجاوز و ستم به حقوق آنان از جهاد صحبت میکنند دقیقا به همین ایده قرآن پاسخ می‌دهند.[16]

گوستاولوبون نیز معتقد است:

انتشار قرآن با شمشیر نبوده است بلکه صرفا با دعوت مردم به آن، انتشار یافته است.[17]

توماس آرنولد بعد از بیان نمونه‌هایی از چگونگی انتشار اسلام می‌گوید تسامح مسلمانان در برابر مسیحیان باعث گرایش آنان به اسلام شد،[18] و نتیجه می‌گیرد تفکری که عامل انتشار اسلام را شمشیر معرفی می‌کند

 بسیار دور از واقعیت است.[19]

میشو از آباء کلیسا، می‌نویسد:

متأسفانه امت نصرانی، تسامحی که نشانه احسان بین امتها و احترام به عقائد دیگران و عدم اجبار بر عقیده است را از مسلمانان نیاموخت.[20]

وقتی که پیروان پیامبر بر اساس دستورات اسلام و پیام‌آور آن، غیر مسلمانان را اجبار بر پذیرش اسلام نمی‌کرده‌اند، به طریق أولی شخص حضرت نیز چنین رفتاری نداشته‌اند.

پاسخ ششم: جواب دیگری که می‌توان مطرح کرد جواب نقضی است. یعنی کسانی که از سردمداران طرح اشکال انتشار اسلام با شمشیر هستند، در متون دینی و معتقدات آئینی‌شان، احکام و دستوراتی است که نهایت قساوت، نسل‌کشی و خون‌ریزی را از مخالفان مجاز می‌شمارد.

با اینکه تبیین نمودیم جنگ‌های پیامبر اسلام دفاعی بوده‌اند اما طبق متن صریح عهد قدیم، بنی اسرائیل مأمور می‌شوند به آغاز جنگ ‌ضد سایرین. مواردی از این دست در ابتدای فصل جهاد در عنوان جنگ در آئین یهود اشاره کردیم، در اینجا موارد دیگری را ذکر می‌کنیم:

ای موسی به بنی اسرائیل بگو بزودی از اردن به سمت سرزمین کنعان حرکت می‌کنید و تمام ساکنان آن منطقه را پراکنده می‌سازید و مالک آن سرزمین و در آنجا ساکن می‌شوید، بدرستیکه من آن سرزمین را میراث شما قرار دادم.[21]

ای موسی باید انتقام بنی اسرائیل را از مِدیانیان بگیری، پس دوازده هزار مرد برای جنگ حرکت کردند و تمام مردان مِدیان را کشتند و زنان و اطفال را اسیر کردند و خانه‌ها و قصرهایشان را به آتش کشیدند و با غنائم به سوی موسی بازگشتند. وقتی موسی آنان را مشاهده کرد عصبانی شد و گفت چرا زنانشان را زنده گذاشتید، اینان همان زنانی هستند که بنی اسرائیل را سوق دادند به سمت خیانت به پروردگار که منجر به عذاب عده‌ای از قوم خدا شد. همین الآن تمام پسر بچه‌ها و تمام زنانی را که با مردی همبستر شده‌اند را بکشید.[22]

خدا به یشوع[23] گفت سرزمین "أریحا" را به شما بخشیدم؛ بعد از هفت روز دمیدن در شیپور و محاصره، شهر سقوط کرد، و وارد شهر شدند ... یشوع دستور داد فقط "راحاب" (نام زن) زناکار و همه کسانی که در خانه او هستند را زنده بگذارید زیرا دو جاسوس شما را پناه داده، هر چه طلا و نقره و ظروف مسی یا آهنی هست از آن خزانه پروردگار است، لشگر مسلط بر شهر شدند و به چیزی (از آن اشیاء) دست نزدند، و به شکرانه پروردگار تمام کسانی که در شهر بودند از مردان و زنان و اطفال و کهنسالان حتی گاوها، گوسفندها و الاغ‌ها را با شمشیر کشتند.[24]

خدا به یشوع گفت نترس و با تمام جنگجویان به طرف "عای" حرکت کن که من آن شهر و زمین و اهل آن را به تو بخشیدم و هر آنچه در "أریحا" انجام دادید در "عای" تکرار کنید غیر از اینکه غنائم و حیوانات را برای خودتان بردارید و به صورت ناگهانی از پشت به شهر حمله کنید. پس یشوع سی هزار مرد جنگجو را شبانه حرکت داد و به آنان گفت در پشت شهر[25] کمین کنید ... وقتی یشوع و همه بنی اسرائیل دیدند که کمین‌کنندگان، شهر را اشغال کردند و دود از شهر بلند شد بازگشتند و مردان (دستگیر شده) "عای" را کشتند ... وقتی بنی اسرائیل از کشتن آن دسته از اهالی "عای" که به اطراف فرار کرده بودند، فارغ شدند به شهر "عای" بازگشتند و تمام کسانی که در شهر بودند را کشتند. و عدد کشته شدگان از مردان و زنان دوازده هزار نفر بود که تمام اهل "عای" بودند ... و یشوع "عای" (به معنای تپه سنگی) را به آتش کشید و به تلّی از خاکستر تبدیل کرد، و پادشاه آن را تا شب به درختی آویزان کرد و موقع غروب جسدش را پائین آورده و مقابل درب شهر انداختند و سنگهای زیادی روی او ریختند.[26]

یشوع دستور داد پنج پادشاهی را که در جنگ اسیر کرده بودند حاضر کنند، و آنان پادشاه مناطق "أورشلیم، حبرون، یرموت، لَخیش و عجلون" بودند، سپس به افسران جنگی که در جنگ همراه او بودند گفت: جلو بیایید و پاهایتان را روی گردن این پادشاهان بگذارید و نترسید، جرأت داشته باشید و سخت بگیرید، زیرا ربّ شما چنین می‌کرد با تمام دشمنانی که با او جنگیده بودند. سپس یشوع آن پادشاهان را کشت و به پنج درخت آویزان کرد تا شب و موقع غروب به دستور یشوع آنان را پائین آوردند و در همان غاری که مخفی شده بودند انداخت و سنگ بزرگی را در ورودی آن قرار داد.[27]

همچنین در عهد قدیم، سفر یشوع، فصل ده، یازده و دوازده سرزمین‌های متعددی را نام می‌برد که به همه آنها حمله کرده‌اند و تمامی ساکنانشان را قتل عام کرده و سی و یک پادشاه را کشته و سرزمینشان را تصرف کرده‌اند. و نهایتا خدا به یشوع می‌گوید تو پیر و کهسنال شدی در حالی که هنوز (از سرزمین موعود) منطقه‌های زیادی باقی مانده برای تصاحب نمودن.[28] و یشوع در صد و ده سالگی از دنیا رفت.[29]

در عهد جدید، نامه به عبرانیین تمام این جنگ‌ها، کشتارها و نسل‌کشی‌ها را چنین مورد تمجید قرار می‌دهد که: انبیاء بنی اسرائیل و گذشتگان، با پایداری در ایمان توانستند سرزمینها را به خضوع وادار کنند و عدالت را برقرار سازند.[30]

از طرف دیگر توسط برخی از حاکمان مسیحی نیز، انتقام‌گیری‌هایی از یهودیان اتفاق افتاده است.

کارن آرمسترانگ می‌نویسد:

در سال 1242 لوئی چهارم، پادشاه فرانسه، که از طرف کلیسای رم به درجه قدیس بودن ارتقاء یافته بود، کتاب تلمود را به عنوان سند سرپیچی از قانون الهی محکوم نمود. کتاب ممنوع و نسخه‌های آن جمع‌آوری و در حضور پادشاه سوزانده شدند. پادشاه به هیچ وجه حاضر نبود اختلاف عقاید خود را با طبقه یهودی فرانسه از راه منطقی و صلح آمیز در میان بگذارد. او اعلام کرد که تنها راه مذاکره با یک یهودی فرو کردن شمشیر در شکم اوست تا جایی که شمشیر توان فرو رفتن دارد.[31]



[1]. نه تنها انتساب این روایت به پیامبر کذب است بلکه درریشه‌یابی جعل چنین حدیثی هم جای تأمل و دقت وجود دارد. پیشنهاد می‌شود محققان در مسأله غصب خلافت علل جعل این حدیث را مورد بررسی قرار دهند زیرا جمعی از مخالفان برای اعلام مخالفت خود، از پرداخت زکات به حاکمیت ناصالحان خودداری می‌کردند و حکومت هم با تمسک به چنین نسبتهای ناروایی به پیامبر در صدد سرکوبی گسترده آنان برآمد. مالک بن نویرة که خود از عاملان جمع‌آوری صدقات در زمان حضرت بود (المحبر، ص 126؛ تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 122) به جهت ممانعت از پرداخت زکات، به دستور أبوبکر و توسط خالد بن ولید کشته شد و خالد بن ولید همان شب با همسر مالک بن نویره هم‌بستر شد و نهایتا نزد ابوبکر معذور شمرده شد. فرمان ابوبکر این بود که: "فإن أذن القوم فکفوا عنهم ، وإن لم یؤذنوا فاقتلوا وانهبوا وإن أجابکم إلى داعیة الإسلام فسائلوهم عن الزکاة ، فإن أقروا فاقبلوا منهم ، وإن أبوا فقاتلوهم." الکامل فی التاریخ، تج 2، ص 358؛ إمتاع الأسماع، ج14، ص 239. در کتب فقهی اهل سنت مباحث متعدد و فراوانی مطرح است که آیا تارک صلاة و یا تارک زکات کافر و قتلش واجب است یا نه؟

[2]. البنا، جمال، تجرید البخاری و مسلم من الآحادیث التی لاتُلزم، الانتشار العربی، بیروت، 1430، ص 64.

[3]. نظریات دیگری هم هست که کمتر از هزار نفر را مطرح می‌کنند. الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج 5، ص 220.

[4]. هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، انگیزه جنگ‌های زمان پیامبر و آماری از کشته‌شدگان، مؤسسه در راه حق، چاپ مکرر، 1378، انتهای کتاب.

[5]. روز چهارشنبه، بیست و سوم ذی‌قعده سال پنجم هجری. المغازی، ج 1، ص 496.

[6]. جنگ‌های، صلیبی مجموعه هشت جنگ است که بین مسیحیان و مسلمانان در قرن‌های 11، 12 و 13 میلادی اتفاق افتاد. این جنگ‌ها با دعوت پاپ اوربن (urbain) دوم در مجمع کلارمون (Celermont) روز 28 نوامبر 1095 میلادی در فرانسه آغاز و با مرگ سن لوئی (Saint Louis) در سال 1270 میلادی پایان یافت. تاریخ قرون وسطی، ص217-239.

[7]. محمد، ص 238.

[8]. Gustave le bon, (1841-1931).

[9]. حضارة العرب، ص 340.

[10]. همان، ص 341.

[11].THE PREACHING OF ISLAM, P 46.

[12]. Ibid, P 47.

[13]. Ibid, P 46.

[14]. ibid, p 102.

[15]. ibid, p 134.

در فصلهای بعد هم در مورد فتح قسطنطنیه و اروپای شرقی همین گونه است.

[16]. محمد، ص 232.

[17]. حضارة العرب، ص 128.

[18]. آرنولد، توماس، الدعوة إلی الإسلام، مترجمان حسن ابراهیم حسن، عبد المجید عابدین، اسماعیل النحراوی، مکتبة النهضة المصریة، قاهرة، [بی‌تا]، ص 51.

[19]. همان، ص 65.

[20]. تسامح الإسلام و تعصب خصومه، ص 125.

[21]. الکتاب المقدس، عهد قدیم، سفر عدد، فصل 33، فقره 51-53.

[22]. همان، سفر عدد، فصل 31، فقره 1-18.

[23] مقصود همان یوشع بن نون علیه السلام پیغمبر خداست.

[24]. همان، سفر یشوع، فصل 6، فقره 2-21.

[25]. مقصود جهت مقابل درب شهر است که مدافعان مستقر می‌شوند.

[26]. همان، سفر یشوع، فصل 8، فقره 1-4 و 21 – 29.

[27]. همان، سفر یشوع، فصل 10، فقره 22-27.

[28]. همان، سفر یشوع، فصل 13.

[29]. همان، سفر یشوع، فصل 24، فقره 29.

[30]. همان، عهد جدید، عبرانیین، فصل 11، فقره 33.

[31]. محمد، ص 17.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی