حضرت استاد مروی در درس خارج فقه امروز خود (سه شنبه، 93/10/30) به مطالب مهمی در رابطه با توهین غرب به نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و وظیفه تشیع اشاره فرمودند که در ادامه متن و صوت تقدیم میشود. (اندکی از قسمتها عین عبارات استاد نیست.)
امروز تجمعی هم اعلام شده در فیضیه در محکومیت توهینهایی که به نیّر أعظم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله روا داشته شده نکاتی را عرض میکنیم:
این جریان توهین به نبی گرامی اسلام را در غرب پیشینه تاریخی و چرایی و کیفیت مقابله با آن را باید فهمید، بحث هم مهم و عمده است در حد فرصت چند نکته باید مورد توجه باشد:
نکته اول: شاید از حدود هزار سال پیش در اروپا تا الآن بحث اسلام ستیزی و اسلام هراسی به شکلهای مختلف از جمله ابزار توهین به مقدسات مسلمانان و در رأس آن پیامبر و بحث اذان و نماز و سایر مقدسات به جهت اسلام ستیزی که در اروپا سابقه چندین قرن دارد و بعد از اینکه تفکر غالب در اروپا تفکر سکولار است که این تفکر هم رقیب بلکه دشمن میپندارد اسلام را لذا همچنان این مسیر را در اروپا میبینیم .چه غرب متدین مسیحی در گذشته و چه اروپای سکولار، مسیحیت تنازل کرد در مقابل افکار سکولاریستی. سعی وافر دارند که تفکر اسلام را نزد غربی ها چهره ای مشوه جلوه دهند. لذا در تبلیغاتشان رقیبشان اسلام را اهریمن و تهی از انسانیت موذی و مزاحم نشان میدهند به حدی که همین سال گذشته میلادی پرشنونده ترین برنامه رادیویی با مجری گری فرد معروفی به نام مایکل سوییچ دلایل مختلف اقامه کرد که مسلمانان به دلائل قومی و نژادی مختلف اصلا انسان نیستند. لذا جریانها ی حاکم در اروپا این فکر ضد اسلامی را در تفکرشان دارند و این فکر در بین مردم اروپا و غرب هم گسترش داده شده.
نکته دوم: در این تقابل تاریخی بین اسلام و غرب و اسلام ستیزی که غرب کلید زده تا الآن صهیونیزم و اسرائیل نقش بسزایی دارد. جدای از تفکرات گذشته یهود وقتی اسرائیل در یک کشور اسلامی تأسیس شد دائم این تقابل را کلید میزنند و به غرب سیگنال میدهند که با عده ای طرف هستیم که دشمن شما و خواستار نابودی شما هستند لذا ما در راه تفکر غرب و حمایت از غرب این افراد را میکشیم. لذا جنایتهایی که هر کدامش کافی است برای تکان دادن دنیا متأسفانه جز عده ای معدود که آن هم برای جلوگیری از شکستن سد است اجازه میدهند بعض اروپاییان گاهی حرفهایی علیه این جنایات بزنند. وقتی در روستای تنّوره مردم زخمی را در مسجد جمع کردند چند روز صدای ناله اینها از عطش بلند بود، شارون فرمانده بود گفت آب ندهید بلکه سربازان یهودی ادرار کنند و همین را ببیرید مسجد بدهید مسلمانان بخورند.
همچنین در عرصه رسانه مخصوصا رسانه های تصویری را صهیونیستها به نفرت از اسلام دامن میزنند در غرب. جالب این است که غرب پازل و جورچینی را برای گسترش اسلام ستیزی در دنیا طراحی کرده.
نکته سوم که محل تأمل است میبینیم در دنیا تفکری به نام وهابی برمیخیزد و قطعه اصلی این پازل را تکمیل میکند. و میگویند نسخه برابر اصل است هر چه شما میگویید درست است و ما همانیم که شما گفتید. لذا بزرگترین ناجی برای غرب و صهیونیسم و بزرگترین دلیل برای اسلام هراسی مردم دنیا میشوند.
چالب است که همین مسلمانانی که برخورد غربیان را دیده اند از نزدیک و دلشان پر از حقد نسبت به اروپا است اینها را جمع میکنند و و یک زن مسلمان پچه شیرخوارش را همراه میبرد و از چندین کشور با زحمت میگذرد که در سوریه به جمعی بپیوندد که فکر میکند این ها میتوانند غرب را فتح کنند.
این تفکر هم از سوی ارتجاع عرب و همچنین غرب حمایت میشوند. هم میخواهند شیعه را از بین ببرند.
در بین این مسلمانان هم دقیقا تفکر شیعه هراسی القاء میشود. در جهان از کنار دیوار چین گرفته تا غرب تفکر اسلام ستیزی تقویت میشود، و همچنین در بین مسلمانان هم تفکر شیعه هراسی تقویت میشود. کلیپها را میبینید که آن عالم دینی در خطبه نماز جمعه در مراکش فریاد میزند و میخواهد خود را بزند و حتی تابلوی پشت سرش را از دیوار بر میدارد و خورد میکند و دائم میگوید خدایا ما را از دست شیعه نجات بده.
جالب است که وقتی انسان میبیند پروژه دست غرب است هر چند این پروژه را افرادی فاقد بصر و بصیرة که وهابیتند اجرا میکنند با پشتیبانی غرب. در همین موقع غرب میخواهد که این توهین به پیامبر. هم کلید بخورد . غرب میفهمد که با این کار موجی از مسلمانان میروند به طرف اینان و معلوم میشود که این را غرب میخواهد که قضاوت افکار عمومی مسلمانان این شود که سلفی ها راست میگویند که باید سر این توهین کنندگان را برید. با اینکه هر چه مسلمانان به طرف سلفی ها برون شیعه هراسی هم تقویت میشود و غرب نتیجه خود را میگیرد. مکتب تشیع که امروز در برابر یک تهدید و یک فرصت بزرگ هست امروز سه خصوصیت باید مد نظر باشد: حاکمیت تفکر و نظامی شیعی در عراق لبنان و یمن باید سه نکته در مقابل پروژ غرب دنبال شود:
1ـ خنثی سازی و تقلیل نگاه شیعه هراسی بین مسلمانان:
این نکته بسیار مهم است، ضمن اینکه وظیفه ما تبلیغ عقلانی از تشیع است نه اینکه به جهت سوء استفاده دشمن کوتاه بیاییم. اما مهم است که ما در زمین دشمن بازی نکنیم. پروژه شیعه هراسی را که دشمن طراحی کرده را به دست خودمان تقویت نکنیم و از مصادیق بازر این تقویت در دنیای امروز زبان سبّ و ناسزا است. مخاطب من افرادی که در لندن و امریکا هستند و مأمور شهربانی کویت بوده (یاسر الحبیب) و از کویت آمده و عمامه سرش گذاشته یا آقایی که معلوم نیست از کجا آمده و به تمام مراجع توهین میکند مخاطب ما نیستند بلکه مخاطب ما کسانی هستند که آنان را متدین میدانیم، وابسته نمیدانیم اما گمان میکنند تنها رسالت شیعه امروز ناسزا گویی است. این دقیقا در زمین دشمن بازی کردن است. لذا گاهی عرض کردهام من متأسفم که در حوزه ها ی ما مناهج بزرگانی که در راه تبلیغ تشیغ گامهای بزرگی برداشتند را مطالعه نمیکنیم. دیوید دیچز در مناهج النقد الأدب العربی میگوید بیش از سه هزار مقاله و کتاب در مورد روش یوهان گوته نوشته شده اما ما چند نوشته در مورد روش علامه حلی پیدا نمیکنیم. نگاه در این نکته اول این است که علامه حلی یک شخصیت عادی نیست بلکه نابغه تشیع بلکه نابغه جهان اسلام است. علامه حلی در مقدمه منتهی الوصول مینویسد اینک در سن 26 سالگی از تألیف کتب فلسفی جداشده و مشغول نوشتن فقه و اصولم. علامه حلی کسی است که فردی مانند قاضی بیضاوی، متکلم فیلسوف مفسر و فقیه و اصولی بزرگ جهان تسنن وقتی نامه به علامه حلی مینویسد چنین عباراتی دارد که "یا مولانا جمال الدین أدام الله فواضلک أنت إمام المجتهدین فی علم الأصول" سال وفات قاضی بیضاوی 685 است و در سال وفات او علامه حلی 37 ساله است، اگر هم این مطلب را قاضی بیضاوی در سال وفاتش هم نوشته باشد یک پیر مرد عالم درجه یک تسنن هشتاد و چند ساله مینویسد أنت إمام المجتهدین فی الأصول. چه کسی دلسوزیاش از علامه حلی بیشتر است. سلطان محمد را هدایت میکند و تحولی بوجود میآورد که شیعه را چند صد سال جلو میبرد . روش علامه این است که در معجم التواریخ 3/237 و شیخ جما لالدین حسن بن مطهر هرگز به طریق تعصب بحث نکردی و در توقیر و تعظیم صحابه مبالغت فرمودی و اگر کسی در حق صحابه کلمهای بگفتی منع تمام فرمودی و رنجشش دادی و کلماتی را که شیعیان متعصب گویند به غایت منکر بودی و منع کردی. ما که از علامه حلی شیعه تر نیستیم و کار کارستانی بیش از علامه حلی نمیتوانیم انجام دهیم، روش و منهج این است. من به أعزه ای که دلسوزند برای مذهب و شاید متوجه وضعیت نباشند عرض میکنم، اینگونه نیست که اگر امروز گاهی بلندگوهایی را که غرب در اختیارمان گذاشت زبان به ناسزا گویی گشودیم به نفع تشیع حرکت کرده باشیم ضمن اینکه باید تبلیغ برای تشیع نمود.
نکات دیگری هم بود که وقت گذشت. انشاء الله دوستانی که فرصت دارند در تجمع امروز هم شرکت میکنند. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.