تفاوت اجمالی دو کتاب اصول فقه و رسائل
با توجه به شروع کلاسها در سال تحصیلی 1401-1402 از امروز ششم شهریور ماه، مناسب دیدم به طور مختصر به سه تفاوت عمده بین دو کتاب اصول فقه مرحوم مظفر و رسائل مرحوم شیخ انصاری اشاره کنم. گاهی برای دوستانی که وارد پایه 7 میشوند و در کلاس رسائل حاضر میشوند (به ویژه که مبحث قطع در ابتدای رسائل یک مبحث جدید و نیازمند به دقت و مطالعه دقیق است) این سؤال پیش میآید که چرا بعد از خواندن دو کتاب اصولی (الموجز و اصول فقه) بری بار سوم باید کتاب اصولی دیگری به نام رسائل (فرائد الأصول) را بخوانیم.
شیوه دستهبندی، روش طرح بحث و محتوای علمی کتاب رسائل با آنچه از مباحث اصولی در سالهای قبل خواندهاید متفاوت و در سطحی بالاتر است. هر کدام از این سه بُعد را به اختصار تبیین میکنم:
بُعد اول: شیوه دستهبندی مباحث اصول
مرحوم محمد رضا مظفر (متولد۱283 و متوفای۱۳42 هجری شمسی، مدفون در مقبره خانوادگی در جاده نجف به کوفه) صاحب کتاب اصول فقه که در پایههای 5 و 6 حوزه تدریس میشود، برای تربیت طلاب به سبکی که امروز در ایران و قم جا افتاده است که در بعضی مؤسسات، طلاب در کنار دروس طلبگی با بعضی از رشتههای علوم دیگر مانند جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد و ... آشنا و متخصص میشوند مؤسسهای با عنوان منتدی النشر را در سال 1331 شمسی بنیان نهادند که دو مرحله ابتدایی و دبیرستان داشت سپس در سال 1337 کلیّة الفقه (دانشکده فقه) را تأسیس کردند. کتاب اصول الفقه مجموعه جزوههای تدریس ایشان در آن دانشکده است. البته مرحوم مظفر در علوم دیگر مانند فقه، منطق، فلسفه، عقائد، صرف و نحو، شعر و ... تخصص و تألیف دارند که لازم است با آثار ایشان آشنا باشید مخصوصا شرحی که بر مکاسب مرحوم شیخ انصاری دارند که میتوانید بعد از فراگیری مبانی اصولی ایشان در کتاب اصول فقه، با تطبیق آن مبانی در فقه و قلم فقهی ایشان هم در شرح مکاسب آشنا شوید لذا یکی از منابع در شرح مکاسب شما همین کتاب ایشان با عنوان حاشیة المکاسب باشد. (البته ایشان فقط قسمت بیع و خیارات مکاسب را حاشیه زدهاند)
شیوه دستهبندی مباحث در کتاب اصول فقه مرحوم مظفر، یک دستهبندی جامع و با توجه به ابعاد مختلف بر اساس چهار مقصد بود:
مقصد اول: مباحث الفاظ (مانند اوامر، نواهی، عام و خاص و مطلق و مقیّد)
مقصد دوم: مباحث ملازمات عقلیه (مستقلات عقلیه که بحث حسن و قبح عقلی بود و غیر مستفلات عقلیه مانند إجزاء، اجتماع امر و نهی و دلالت نهی بر فساد)
مقصد سوم: مباحث حُجج. (بحث از حجیت کتاب، سنت، اجماع، عقل، ظواهر، شهرت، سیره و قیاس) در پایان این بخش بحث مهم تعادل و تراجیح (تعارض و تزاحم) مطرح بود.
مقصد چهارم: مباحث اصول عملیه، اصول چهارگانه معروف أصالة البرائة، أصالة الإشتغال، أصالة التخییر و أصالة الإستصحاب که مرحوم مظفر فقط موفق بر تدوین و ارائه اصل استصحاب شدند.
کتاب رسائل مجموعه سه رساله مستقل از مرحوم شیخ اعظم انصاری متولد 1179 و متوفای 1243 هجری شمسی (متوفای 1281ه ق و مدفون در حرم أمیر المؤمنین علیه السلام) است با عناوین: "قطع"، "ظن" و "شک" که با کنار هم قرار گرفتن، مجموعهای به نام فرائد الأصول یا همان رسائل را تشکیل میدهند.
در رساله قطع، سخن از اقسام و احکام یقین (آگاهی صد در صد و بدون ابهام یا همان کشف تامّ) است. در رساله ظن، سخن از اقسام و احکام گمان و ظن است (به عنوان مثال میتوان گفت آگاهی 51 تا 99 در صد) و در رساله شک سخن از احتمال و آگاهی مردّد (پنجاه پنجاه)، اقسام و احکام آن است که از مبحث شک تعبیر میشود به اصول عملیه و حجم بیشتری نسبت به دو مبحث قطع و ظن دارد.
بُعد دوم: روش طرح بحث
کتاب رسائل مجموعه دروس خارج مرحوم شیخ انصاری بوده است لذا اشتغال به مباحث این کتاب مبتنی بوده است بر یادگیری کتاب قوانین الأصول مرحوم میرازی قمی که بعدها کتاب اصول فقه مرحوم مظفر به جای قوانین الأصول قرار گرفت. در نتیجه محتوای کتاب رسائل در سطحی بالاتر از کتاب اصول فقه مرحوم مظفر قرار دارد زیرا مرحوم شیخ انصاری وارد بیان مطالب و مسائل بیشتر و تحلیل نکات ریزتر و طرح اشکالات و بررسی پاسخها و ملاحظه ابعاد و جوانب گوناگون در هر مسأله میشوند.
پس مطالب کتاب رسائل را به هیچ وجه نمیتوان تکرار مطالب کتاب اصول فقه دانست.
قلم و شیوه نگارش مرحوم شیخ انصاری شبیهتر به تراث اصولی عالمان شیعی از عصر شیخ مفید و قرن پنجم هجری به بعد است اما قلم مرحوم مظفر نسبت به مرحوم شیخ انصاری روانتر و جدید است. لذا هم باید از قلم روان امثال مرحوم مظفر در فهم مطالب استفاده نمود هم از شیوه نگارش و عبارتپردازی مرحوم شیخ انصاری برای ارتباطگیری با تراث اصولیان شیعه به ویژه در قرون اخیر.
بُعد سوم: محتوا
تمام آنچه در جلد اول کتاب اصول فقه مرحوم مظفر خواندهاید (مباحث الفاظ و ملازمات عقلیه) در کتاب رسائل بحث نشده و به قلم مرحوم شیخ انصاری به نگارش در نیامده است (البته مرحوم شیخ انصاری دوره کامل مباحث اصولی را تدریس فرمودهاند لکن مباحث الفاظ و ملازمات عقلیه را به قلم خودشان تألیف نفرمودند.
مرحوم کلانتری شاگرد مرحوم شیخ انصاری یک دوره کامل اصول مرحوم شیخ را تقریر کردهاند با عنوان مطارح الأنظار.
لذا برای اطلاع از مبانی اصولی مرحوم شیخ انصاری در دو مبحث الفاظ و ملازمات عقلیه باید به این کتاب مراجعه کرد. (البته از حیث اتقان به قلم مرحوم شیخ انصاری نمیرسد) مرحوم ابوالقاسم کلانتری طهرانی (اهل شهر نور مازندران) متوفای 1292ه ق و در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در مقبره مرحوم ابوالفتوح رازی مدفون هستند. ایشان بیست سال شاگرد مرحوم شیخ انصاری بودهاند.
وجه تسمیه ایشان به کلانتر هم این بوده که دائی ایشان منصب کلانتر و ریاست اصناف تجاری در دوره ناصرالدین شاه قاجار را عهدهدار بوده است. ایشان غیر از مرحوم سید محمد کلانتر (1296-1378ه ش) هستند که الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیّة را شرح کردهاند.
در پایان توصیه میکنم حتما زندگینامه مرحوم شیخ انصاری را مطالعه بفرمایید.
طلاب در پایههای 7 تا 10 یعنی چهار سال از زحمات و تلاشهای مرحوم شیخ انصاری بهرهمند میشود و غفلت از ابعاد شخصیت علمی، معنوی و اجتماعی این عالم جلیل القدر سبب خسران ما خواهد بود.
آشنایی با ابعاد شخصیتی و علمی صاحب کتاب درسی را از همان سال اول طلبگی باید پیگیر بوده باشیم به خصوص نسبت به شهید اول و ثانی و مرحوم مظفر که در پایههای 4 تا 6 حوزه مدیون تلاشهای علمی این بزرگواران بودهایم.
کتاب شخصیت شیخ انصاری نوشته شده توسط یکی از نوادگان مرحوم شیخ انصاری که توسط انتشارات مجمع الفکر به چاپ رسیده، در زمینه زندگانی مرحوم شیخ و اساتید و شاگردان ایشان کتاب مناسبی است. همچنین حداقل با عناوین تألیفات مرحوم شیخ انصاری باید آشنا باشید که در صورت نیاز به انجام تحقیق، در کنار تعلّم و یادگیری آراء ایشان در مکاسب و رسائل، بتوانید بین فتاوا و برداشتهای فقهی ایشان با مبانی اصولیشان تطبیق دهید و کارورزی نمایید. در نوشتارهای مختصر و مستقلی، شیوه کتابشناسی و شیوه تحقیق فقهی اصولی را اشاره کردهام. **